هدیه روز تولد !

فاطمه اصلانی، دانش آموز پایه دوازدهم مدرسه حجاب استان همدانه، شاید چند ماه پیش برای خودش و هم تیمی هاش باور اینکه تو رسانش رتبه بیارن خیلی سخت بود، اما برنامه ریزی و یادگیری مستمرشون، نتیجه داد و رتبه اول رشته تصویری رسانش رو کسب کردن. به قول خودش افتخارش اینه که کار رسانه‌ای رو از کف هیات انصارالمهدی عج شروع کرده و الان به این رتبه و کیفیت رسیده. فاطمه اصلانی در گفت و گو با رسانش، از داستان و اتفاقای جذاب و بامزه روز تولدش گفته و استرس های لحظه آخری رویداد ملی رو برامون توضیح داده. این گفت و گو جذاب رو از دست ندید.

سلام. خانم اصلانی، به عنوان اولین سوال برامون بگو اثری که تونستی باهاش تو رسانش رتبه بیاری چی بود؟ یکم دربارش توضیح بده

منم سلام عرض می‌کنم خدمت شما. اثر ما تقریبا یه چیزی تو مایه‌های تصویر سازی و کلاژ کاریکاتور بود؛ که سعی کردیم با استفاده از این قالب اقدام به روایتگری و یا داستان پردازی کنیم، موضوع و محتوا هم پیرامون شبهات و موضوعات پیش اومده در فضای مدرسه بود.

توصیه‌ت به بچه‌هایی که می‌خوان تو رسانش شرکت کنند چیه؟

اینکه با هدف و برنامه ریزی وارد این فضای جذابِ رقابتیِ رسانه بشن. حرف از هدف شد؛ به قول یکی از مربیامون ما بین دو تا نیستی هستیم!!! نیستیِ گذشته و نیستی آینده؛ که الان مهمترین پدیده عصر حاضر ما هم رسانه است، رسانه ای که در طول تاریخ به شیوه‌های مختلفی شاهد اثرگذاریش بودیم، مثل رسانه‌های کوفی که می‌گفتن: برای حسین فقط گریه کنید! وکوفی ها تا ابد در گریه کردن موندن؛ پس مهمه که هدفمون چی باشه و رسانش زمینه رو برای محک زدن و رشدت فراهم کرده؛ پس به بچه ها پیشنهاد می کنم اگه تا الان شرکت نکردن، حتما تجربش کنن.

بعد برنده شدن باز هم کار رسانه ای کردی؟

بله؛ ادیت قسمت قبل همین کار و چندتا کار رسانه ای دیگه هم برای هیئت انصارالمهدی و فعالیت های انجمنیمون انجام دادیم.

یه خاطره جالب در حین کار برامون تعریف کن؟

زمان زیادی تا پایان مهلت ارسال آثار نمونده بود و برخی اقلام فیلم برداری رو نتونسته بودیم تهیه کنیم، بالاخره بعد از هماهنگی‌های دقیقه نودی و درست روز قبل از اعزاممون به تهران، اقلام به دستمون رسید!! از ساعت ۲ و نیم که از مدرسه تعطیل شدیم همراه تیممون (که واقعا دم تک تکشون گرم ) برای فیلم برداری به اتحادیه استانمون رفتیم، روز ضبط فیلم برداری ما مصادف بود با اواخر اغتشاشات، اتحادیه ما هم نزدیک دفتر امام جمعه استان؛ خلاصه اونروز تا ساعت هشت و نیم شب اتحادیه بودیم و تا دیروقت مشغول ضبط؛ دیگه مشکلات و خستگی بچه‌ها، تموم شدن شارژ دوربین درست وسط آخرین سکانس و زمان کم و… بماند، اون روز، روز تولدم هم بود و به شدت مریض شده بودم و حتی از اومدن به تهران منصرف، که با لطف و محبت مربیمون مساله حل شد! اینکه تو روز تولدم تونستیم بالاخره کار رو آماده کنیم برام واقعا مثل یک هدیه بود!

بعد این همه بالا و پایین، تازه قسمت خوب ماجرا تازه شروع شده بود و کل ادیت کار مونده بود!! یکی از بچه ها زحمت ادیت کلیپ رو کشید و شبی که وارد تهران شدیم نسخه اصلی فیلم از لب تاپ پاک شد!! و مجبورشدیم تا صبح بیدار بمونیم و دوباره کلیپ رو تدوین کنیم. بخاطر همین روز اختتامیه خواب آلود بودیم و تازه چند دقیقه بعد از اعلام تیممون به عنوان رتبه برتر تازه به هوش اومدیم!!

بنظرت برای تشکیل تیم رسانه ای بچه ها باید چه کاری انجام بدن؟

به نظرم اول باید یه جلسه هم اندیشی برگزار کنن که تو اون جلسه باتوجه به موضوعی که قراره روش کارکنن دنبال یه قالب مناسب و خوب بگردن و بعد طبق قالب انتخابی‌شون و استعداد و توانایی هم تیمی ها، کارهارو بین خودشون تقسیم کنن، به اصطلاح تیم بندی انجام بدن تا همه کارها رو دوش یه نفر نیفته و یه کار تشکیلاتی جذاب از آب دربیاد، یه نکته هم یادم رفت، پیاده کردن افکار و ایده ها و دربند کشیدنشون با نوشتن خیلی کمک کنندست، باعث نظم دادن به افکار و روند جلسه میشه.

چی‌شد که به حوزه رسانه علاقه مند شدی؟

شاید کمی عجیب باشه ولی من اوایل از کار رسانه و مسئولیت های سنگینش خوشم نمی اومد و فقط از روی تکلیف انجامش می دادم ولی رفته رفته علاقم نسبت به رسانه بیشتر و بیشتر شد تا جایی که الان رسانه رو بخشی از زندگیم می دونم!!

اولین کار رسانه ای که انجام دادی چی بود؟ کار مکتوب بود تصویری بود یا صوتی

اولین کار رسانه ایم رو تو اتحادیه تجربه کردم، از کف هیئت انصارالمهدی! و خوشحالم که شروع کارم از هیئت بود؛ یادمه که یه گزارش کار تصویری بود.

چی‌شد که تصمیم گرفتی تو رسانش شرکت کنی؟ چرا رسانش برات جذاب شد؟

راستش جشنواره رسانش یه جشنواره ویژه ای بود برام؛ جشنواره‌ای که به نوجوونا میدون می‌داد تا بتونن در عرصه رسانه فعالیت داشته باشن، یاد بگیرن، تجربه کنن، و خودشون رو محک بزنن… فکر نمی‌کنم در سطح کشور یه همچین فضای رقابتی دوستانه و رسانه ای که به نوجوونا فرصت میدون دادن، رشد و تجربه بهتر شدن رو داده باشه، اصلا وجود داشته باشه!

تو دوره پنجم مجدد شرکت میکنی؟

اگه کنکور پاشو از رو خرخرمون برداره چرا که نه!!

کار رسانه ای که باعث نشده تو درست لطمه ببینی؟

کلا سعی کردم آدم تک بعدی نباشم و بین درس و کار رسانه ای تعادل برقرار کنم امیدوارم موفق شده باشم

در دانشگاه قصد داری چه رشته بخونی؟

خوووب… خیلی بهش فکر کردم، زیرشاخه های دانشگاهیِ رشته دبیرستانمو دوست دارم، شاید هم برم تو کار رسانه‌ای یا ترکیبی از این دو!

پروژه بعدی میخوای چه کاری بکنی؟

ما یه تیم چند نفره بودیم که از اواخر اسفند پارسال با یکی از اساتید اتحادیه استانمون روی این قالب و شبهاتی که تو مدرسه باهاش دست و پنجه نرم می کردیم کار می کردیم، فکر می کنم اگه وقتش رو داشته باشیم باتیممون این سلسله موضوعات رو ادامه بدیم ان شاءالله

در مورد کلماتی که میگم، حست رو بگو؟

گویندگی: رسانه ماندگار…؛ تبدیل تمام احساسات گوینده به صدا

سناریو نویسی: قورچ درارترین و درعین حال جذاب ترین مرحله تولید محتوا

رسانش: بازتاب ظرفیت های رسانه ای نوجوان

تدوین: حس خوب ویرایش و جبران خطاها، کات کردن بخش های اضافی و آزار دهنده، اضافه کردن بخش های دوست داشتنی و درآخر حس خوب خلق کردن

به عنوان سوال آخر، اگر نکته ای داری بگو:

می گن اگر می خواهی به کسی لطف کنی به او ماهی نده، ماهیگیری رو یاد بده؛ در آخر می‌خوام تشکر کنم از مسئولین واحد خواهران استان خانم گیوی و خانم خوش ساعد عزیز، همچنین از مسئول سابق روابط عمومی اتحادیه آقای تشکری و مسئولین دبیرخانه که ماهیگیری رو یادمون دادن، با خوشحالی ما خوشحال شدن و برامون کم نذاشتن و تشکر ویژه از هم تیمی های عزیزم که همیشه خدا رو شکر کردم به خاطر داشتنشون.

در انتها میتونین ویدئو ساخته شده این گروه با کیفیت رو تماشا کنید

https://www.aparat.com/v/lq1Cw

دیدگاه خود را بیان کنید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.